نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

لبخند حلال
آخرین نظرات
  • ۲۹ شهریور ۹۷، ۲۰:۱۱ - 00:00 :.
    تسلیت

۴۳ مطلب با موضوع «دانستنی های دینی» ثبت شده است

چشم زخم در قرآن


در آیه 67 سوره یوسف به امکان و حقانیت چشم زخم اشاره می کند. در این آیه حضرت یعقوب (علیه السلام) به فرزندان خویش فرمان می‌دهد که هنگام ورود به مصر از یک دروازه شهر وارد آن نشوند و از آن جایی که فرزندان ده‌گانه ایشان افرادی زیباٰ تنومند و جوان بودند از ایشان می‌خواهد برای در امان ماندن از چشم زخم مردم مصر از دروازه‌های متعدد وارد شوند تا به چشم نیایند. 

بنابراین می توان گفت که چشم زخم امری پذیرفته شده در بینش و نگرش قرآنی است. 

در داستان سحر جادوگران مصری و مبارزه ایشان با حضرت موسی(علیه السلام) این نکته مورد تاکید قرار می‌گیرد که سحر می‌تواند در چشم و تصرف در آن باشد. از این رو نفوذ جادوی ساحران فرعونی در چشم بنی‌اسرائیل بوده که موجب وحشت ایشان می‌شود. به این معنا که شخص می‌تواند با اعمالی، در چشم شخص تصرف کند و تأثیرات آن را در جان و روحش ببیند. بنابراین با حرکت طناب‌ها و ریسمان‌ها در چشمان مردمان تصرف شده و در جان ایشان وحشت و ترس افکنده می‌شود.

کافران مکه نیز در برابر معجزات پیامبر(ص) مدعی بودند که چشمانش در برابر مشاهده گشایش درهای آسمان مسحور شدند و در حقیقت پیامبر در چشمان ایشان تصرف کرده تا نتوانند حقیقت و واقعیت را از خیال جدا کنند.


چشم زخم در روایات


حدیث مشهوری از پیامبر اسلام که می‌گوید: «چشم زخم واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار می‌دهد."



از رسول گرامى اسلام روایت شده که آن حضرت روزى از قبرستان بقیع مى‏گذشت. در آن‏جا فرمود: «به خدا قسم بیشتر اهل این قبرستان به سبب چشم‏زخم در این جا آرمیده‏ اند».


در حدیث دیگری از امیرالمومنین (علیه السلام) آمده است که پیامبر برای امام حسن(علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) رقیه گرفت و این دعا را خواند: «اعیذ کما بکلمات الله التامات وأسمائه الحسنى کلها عامة من شر السامة والهامة ومن شر کل عین لامة ومن شر حاسد إذا حسد». یعنی: «شما را می‌سپارم به تمام کلمات و اسمای حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی و هر چشم بد و حسود آن‌گاه که حسد ورزد». سپس پیامبر نگاهی به ما کرد و فرمود «حضرت ابراهیم (علیه السلام) این چنین برای اسماعیل و اسحاق (علیه السلام) تعویذ کرد».


 


سید به معنای آقا و اطاعت شده، رئیس و بزرگ آمده است. سیادت عنوانی است اعتباری، نه تکوینی و عنوانی است برای مردان و زنانی که در طول نسب خویش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ دوم رسول خدا) می‏رسند. هر کس سلسله نسب او به هاشم بن عبد مناف یا فرزندان او برسد، سید محسوب می‏شود.

اصطلاحاً به فرزندان هاشم، بنی هاشم می‏گویند. برخی از اینان به عموهای پیامبر مثل ابوطالب ، عباس و حمزه می‏رسند. بنابراین فرزندان عباس عموی پیامبر که اصطلاحاً به آنان بنی عباس می‏گویند، سید محسوب می‏شوند. فرزندان ابوطالب به نام‏های طالب و عقیل و جعفر طیار و علی(علیه السلام)و نسل آنان (تا کنون هر چه هستند) سیدند. پیامبر اسلام از جهت پسرانش (طیب و طاهر و قاسم و ابراهیم) چون در کودکی از دنیا رفتند، نسلی ندارد و فقط از طریق حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نسلش ادامه پیدا کرد که فرزندان حضرت زهرا به نام‏های حسن و حسین و زینب و ام کلثوم از طریق پدرشان علی(علیه السلام)سید بودند.
تمامی ائمه معصومین و فرزندانشان از طریق علی(علیه السلام) به هاشم می‏رسند و سید هستند.
بنابراین سیادت تنها انتساب به پیامبر نیست، بلکه از جهت انتساب به طالب و علی و عقیل و جعفر (فرزندان ابوطالب) و انتساب به عباس و حمزه (عموهای پیامبر)نیز سیادت حاصل شده و حضرت علی(علیه السلام) سید بوده است و فرزندان او نیز سید هستند.
چون نسل پیامبر بیش تر مورد توجه مسلمانان بود و نسل حضرت از دخترش فاطمه(سلام الله علیها)و علی(علیه السلام) می باشند ، بیش تر مورد توجه و احترام هستند . لذا آنان از بین بقیه ی سادات معروف تر ومشخص تر هستند.
روایات فراوان در فضیلت ذریه و خاندان پیامبر بیان شده که حکایت از ارزش و جایگاه بلند انتساب به پیامبر دارد. پیامبر اسلام(ص) فرمود: هر خویشی و سنتی در روز قیامت گسیخته می شود، جز خویشی با من، خواه نسبی باشد یا سببی .

تکان دادن دست ها همراه با تکبیر گفتن می باشد و از نظر شرعی تکبیرات سه گانه در آخر نماز عملی واجب نیست بلکه امری مستحب است و وجوب شرعی ندارد. فقها بر اساس روایات ،قایل به استحباب بلند کردن دست به موازی گوش ها در ضمن ادای هر یک از تکبیرات سه گانه هستند و در عین حال این عمل همواره مستحب بوده و هیچ وجوب شرعی ندارد. نکته دیگر اینکه نگاه کردن به اطراف به همراه تکبیرات جز اعمال مستحب اهل تسنن بوده و شیعه به استحباب آن اعتقادی ندارد.
پس آنچه مورد توصیه روایات و در نتیجه فتوای مراجع محترم تقلید است، این می باشد: «مستحب است نمازگزار پس از اتمام نماز، سه مرتبه دست ها را تا مقابل گوش ها بلند سازد و در همین حالات سه مرتبه الله اکبر هم بگوید» 
 علت استحباب چنین رفتاری: یکی از شاگردان حضرت امام صادق، علیه السلام می گوید: از حضرت امام صادق علیه السلام پرسیدم به چه علت نمازگزار پس از سلام نماز سه مرتبه تکبیر گفته و با هر تکبیر دستها را بلند می کند؟ ایشان پاسخ فرمودند: بدین علت که وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، مکه را فتح نمود، نماز جماعت ظهر را با اصحابش در کنار حجر الاسود اقامه کرد و آنگاه که سلام نماز را داد دستها را بلند کرد و سه مرتبه تکبیر گفت و این دعا را خواند «لا اله الا الله وحده وحده انجز وعده و نصر عبده و اعز جنده و غلب الاحزاب وحده فله الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو علی کل شیء قدیر» پس رو به یارانش فرموده و خطاب کردند: این تکبیر و این دعا را پس از هر نماز واجب بخوانید و ترک نکنید، که هر کس چنین عملی را پس از سلام نماز انجام دهد شکر واجبی را ادا کرده شکر الهی بابت تقویت اسلام و سپاهیان اسلام.
1- هر تکبیر اذعان یک مرحله از سه نوع توحید الهی است: توحید در خالقیت (توحید افعالی، توحید ذات خدا، توحید در اسماء و صفات) و نمازگزار با هر تکبیر زبان به اعتراف می گشاید.
2- این بلند کردن دستها و نزدیک ساختن به گوش، اشاره به طرد و فرا افکندن تعلق خاطر خود به نماز است تا مبادا عجب و خود بینی در قلب او راه یابد. 
3- اظهار ذلت، عجز، قصور و تقصیر خویش در محضر مقدس حضرت باری تعالی است.