نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

لبخند حلال
آخرین نظرات
  • ۲۹ شهریور ۹۷، ۲۰:۱۱ - 00:00 :.
    تسلیت

۴ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

زمانی که در سپاه ارومیه بود، در اکثر فعالیت ها شرکت می کرد، حتی نگهبانی هم می داد. نصف شب بلند می شد، می آمد و می گفت: «چرا منو بیدار نکردین؟» می گفتیم: «برای چی؟» می گفت: «برای نگهبانی. نمی خواین ما هم از این ثواب بهره ای ببریم؟» می گفتیم: «مگه ما مردیم که شما بیای نگهبانی بدی؟» می گفت: «این حرفا نیست. ما باید همه مون با هم امنیت این جا رو حفظ کنیم.»

در جایی که نگهبانی می دادیم، دو دسته نیرو بودند. یک دسته نیروهای ژاندارمری، یک دسته هم نیروهای سپاه. آن شب آقا مهدی به من گفت: «برو بپرس اسم شب امشب چیه؟» رفتم و پرسیدم. آنها پس از کمی تعارف گفتند: «اسم شب امشب، سوسنه.» رفتم به آقا مهدی گفتم: «اسم شب، سوسنه.» خندید و گفت: «سوسن دیگه چه صیغه ایه؟ اینا هنوز هیچی نشده یاد زن هاشون افتادن و اسم اونارو روی شب ها گذاشتن.»

شب بعد، خود آقا مهدی رفت پیش آنها و گفت: «خُب، اسم شب امشب چیه؟» گفتند: «خودتون می ذاشتین دیگه، یه شهنازی، شهینی، مهینی، یه چیزی می ذاشتین دیگه.» آقا مهدی گفت: «شهناز و شهین و مهین یعنی چی؟ اسم شب رو بذارین شمشیر، تا یاد شمشیر بیفتیم، نه این که با اسم شب، یاد شهناز کوره بیفتیم.»

اگر منظور از معلوم نبودن، عدم شناخت امام باشد، به نظر می‌رسد حدیث معروف پیامبر(صل الله وعلیه وآله  وسلم): «هر ‌کس بمیرد در حالی‌که امامش را نشناخته باشد، بر مرگ جاهلیت مرده است»؛ ضرورت شناخت امام  و ضرر‌های ناشی از نشناختن امام را به خوبی تبیین می‌کند که جامعه اسلامی بدون امام با جامعه جاهلیت و بی‌دینی مساوی است.

اما اگر مقصود از معلوم نبودن، آشکار نبودن و غیبت باشد؛ بر اساس روایات پیامبر(صل الله علیه وآله وسلم) و اهل‌بیت(علیهم السلام) که فرمودند: «فایده امام در زمان غیبت مانند فایده آفتاب پشت ابر است»؛می‌توان گفت هر چند مردم در دوره غیبت از بسیاری از برکات وجودی امام بهره‌مند ‌هستند، ولی در عین حال جامعه در زمان غیبت از مهم‌ترین اثر حضور امام، یعنی اداره مستقیم و مشهود امور دنیا و آخرت افراد جامعه توسط معصوم و مدیریت سیاسی و فرهنگی جامعه توسط شخصی که از نظر علمی و عملی دچار اشتباه نمی‌گردد، محروم هستند گرچه تمام آنچه می‌گذرد، حتی در زمان غیبت از منظر حضرتشان مخفی نیست.

 


روایتی وجود دارد که بر اساس آن هر فردی هنگام مرگ و جدا شدن از دنیا، امام علی(علیه السلام) را می‌بیند، و نیز بر اساس باور شیعیان، معصومان(علیهم السلام) به تمام آنچه در دنیا می‌گذرد احاطه دارند. علاوه بر آن و به صورت ویژه، احادیث دیگری حاکی از توجه خاص خدا و اولیای او به افرادی است که در غربت جان داده و مزاری ندارند:

1. پیامبر اسلام(ص): «... مؤمن هرگز در وحشت و تنهایى نیست، هرگاه مؤمنى در غربت بمیرد، فرشتگان براى او می‌گریند و برایش طلب آمرزش می‌نمایند، و این براى مؤمنى است که غریب بمیرد و گریه‌‏کننده‌‏اى نداشته باشد، و از محل جان دادنش نوری خواهد درخشید که تا زادگاهش را روشن خواهد کرد».

2. امام صادق(علیه السلام): «هیچ مؤمنى نیست که در دیار غربت جان سپارد و گریه‌‏کننده‌‏اى بر بالینش حاضر نشود، مگر آن‌که قسمت‌‏هایى از زمین که در آنها خدا را عبادت می‌نمود، لباس‌‏هایی که بر تن می‌کرد، درهاى آسمان که کردارش از آن درها بالا می‌رفت و دو فرشته گمارده شده بر او برایش گریه می‌کنند».

اما آنچه در برخی از مداحی‌ها و روضه‌ها مطرح می‌شود که امام حسین(علیه السلام) و یا حضرت زهرا(سلام الله علیها) در کنار شهدای مفقود الاثر حاضر می‌شوند، مستند به روایتی نیست، بلکه  کنایه از آن است که شهیدان مفقود الاثر به دلیل شباهتی که با حضرت زهرا(س) در گمنامی مزارشان دارند، و از آن‌جا که با توجه به روایات بالا، بیشتر مورد توجه خدا هستند، طبیعتاً توجه بیشتری از طرف حضرت زهرا(سلام الله علیها) و دیگر معصومان(علیهم السلام) به آنان می‌شود.

 


در ارتباط با ناهمخوانی موجود در پرسش باید گفت؛ روایاتی درباره افزودن دوستان نقل شده است که به دو نمونه از آنها اشاره می‌شود:
پیامبر خدا(ص): «استَکثِروا مِنَ الإِخوانِ فَإِنَّ لِکُلِّ مُؤمِنٍ شَفاعَةً یَومَ القِیامَة»؛«دوستانتان را زیاد کنید؛ زیرا هر مؤمنى در روز قیامت، شفاعت ویژه خود را خواهد داشت».
امام علی(علیه السلام): «لَا تَسْتَکْثِرَنَّ مِنْ إِخْوَانِ الدُّنْیَا فَإِنَّکَ إِنْ عَجَزْتَ عَنْهُمْ تَحَوَّلُوا أَعْدَاءً وَ إِنَّ مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ النَّارِ کَثِیرُهَا یُحْرِقُ وَ قَلِیلُهَا یَنْفَع»؛‏«به دنبال افزودن شمار برادران دنیایى خود مباش که اگر نتوانی خواسته‌هایشان را برآورده کنی، دوستی‌شان تبدیل به دشمنی می‌شود و چنین دوستانی مانند آتش هستند که مقدار زیاد آن آسیب وارد کرده و مقدار کمش سود می‌رساند».
این دو روایت در نگاه اول ناهمخوان به نظر می‌آیند؛ اما باید دانست که در واقع با هم تعارضی ندارند؛ زیرا روایت دوم، تنها ناظر به «اخوان الدنیا» و یا همان «إخوان المُکاشرة» است که از دوستی و معاشرت با آنان - جز به اندازه ضرورت - نهی شده است.«مکاشره» از ریشه «کشر» به معنای با کسی خندیدن و دندان‌ها را به او نمایان ساختن، است، و مقصود از دوستان و برادران مکاشره، کسانی هستند که تنها به جهت نفع دنیوی، به صورت ظاهری خندان بوده، ولی در مشکلات و گرفتاری‌ها دوستان خود را رها می‌کنند.
از این‌رو؛ این از باب تعارض مطلق و مقیّد است، که از نظر نفى و اثبات مختلف می‌باشند؛ در این صورت، مطلق، حمل بر مقیّد می‌شود؛ یعنى مقیّد، قرینه بر این است که مراد جدّى از مطلق، معناى مقیّد نیست. بنابراین، مقصود از روایت اول؛ افزایش دوست مؤمن و واقعی است، نه دوستان دنیایی که در روایت دوم از افزایش آن نهی شده است.
ذیل هر کدام از دو حدیث یاد شده، علت یا ملاک افزایش و یا کاهش دوستان را بیان می‌کند که تأیید کننده این جمع‌بندی است.