نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

لبخند حلال
آخرین نظرات
  • ۲۹ شهریور ۹۷، ۲۰:۱۱ - 00:00 :.
    تسلیت

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

تکان دادن دست ها همراه با تکبیر گفتن می باشد و از نظر شرعی تکبیرات سه گانه در آخر نماز عملی واجب نیست بلکه امری مستحب است و وجوب شرعی ندارد. فقها بر اساس روایات ،قایل به استحباب بلند کردن دست به موازی گوش ها در ضمن ادای هر یک از تکبیرات سه گانه هستند و در عین حال این عمل همواره مستحب بوده و هیچ وجوب شرعی ندارد. نکته دیگر اینکه نگاه کردن به اطراف به همراه تکبیرات جز اعمال مستحب اهل تسنن بوده و شیعه به استحباب آن اعتقادی ندارد.
پس آنچه مورد توصیه روایات و در نتیجه فتوای مراجع محترم تقلید است، این می باشد: «مستحب است نمازگزار پس از اتمام نماز، سه مرتبه دست ها را تا مقابل گوش ها بلند سازد و در همین حالات سه مرتبه الله اکبر هم بگوید» 
 علت استحباب چنین رفتاری: یکی از شاگردان حضرت امام صادق، علیه السلام می گوید: از حضرت امام صادق علیه السلام پرسیدم به چه علت نمازگزار پس از سلام نماز سه مرتبه تکبیر گفته و با هر تکبیر دستها را بلند می کند؟ ایشان پاسخ فرمودند: بدین علت که وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، مکه را فتح نمود، نماز جماعت ظهر را با اصحابش در کنار حجر الاسود اقامه کرد و آنگاه که سلام نماز را داد دستها را بلند کرد و سه مرتبه تکبیر گفت و این دعا را خواند «لا اله الا الله وحده وحده انجز وعده و نصر عبده و اعز جنده و غلب الاحزاب وحده فله الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو علی کل شیء قدیر» پس رو به یارانش فرموده و خطاب کردند: این تکبیر و این دعا را پس از هر نماز واجب بخوانید و ترک نکنید، که هر کس چنین عملی را پس از سلام نماز انجام دهد شکر واجبی را ادا کرده شکر الهی بابت تقویت اسلام و سپاهیان اسلام.
1- هر تکبیر اذعان یک مرحله از سه نوع توحید الهی است: توحید در خالقیت (توحید افعالی، توحید ذات خدا، توحید در اسماء و صفات) و نمازگزار با هر تکبیر زبان به اعتراف می گشاید.
2- این بلند کردن دستها و نزدیک ساختن به گوش، اشاره به طرد و فرا افکندن تعلق خاطر خود به نماز است تا مبادا عجب و خود بینی در قلب او راه یابد. 
3- اظهار ذلت، عجز، قصور و تقصیر خویش در محضر مقدس حضرت باری تعالی است.


پیامبران و امامان(علیهم السلام) معصوم از گناه هستند و معنای عصمت، وجود قدرتی در انسان است که باعث حفظ او از وقوع در آنچه که جایز نیست(مثل خطا و معصیت)میشود.
.عصمت امرى اختیارى است؛ و به همین دلیل، کمال محسوب می‌شود و گناه کردن براى معصوم محال ذاتى نیست، ولى به دلیل قوت علم و تقوا، عملاً واقع نمى‏شود.
به بیان دیگر، از آن‌جا که پیامبران و امامان(علیهم السلام ) از جنبه‌ی بشری مانند دیگر انسان‌ها بودند: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُم»؛( بگو: من انسانى هستم مانند شما)؛ لذا هوای نفس در آنان نیز وجود دارد؛ به عنوان نمونه خداوند متعال به حضرت داوود(علیه السلام) در خطابی به شخص خود ایشان - توصیه می‌کند که از هوای نفس پیروی نکند؛و اگر آن بزرگواران دارای هوای نفس نبودند چنین توصیه‌ای لازم نبود. بنابراین می‌توان گفت؛ امامان و اولیای الهی نیز دارای هوای نفس بوده و هستند، اما آنان با استعانت از خدا و با مبارزه و مجاهدت توانستند بر خواسته‌های نفسانی پیروز شوند؛ از این‌رو از پاداش آن بهره‌مند هستند و مصداق این آیات قرآن می‌شوند که می‌فرماید: «و آن‌کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد، و نفس را از هوا بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه او است».

پیامبر اکرم(ص) در یکی از سخنان خویش در مورد فضیلت جهاد در راه خدا چنین فرمودند:
«الْخَیْرُ کُلُّهُ‏ فِی‏ السَّیْفِ‏ وَ تَحْتَ ظِلِّ السَّیْفِ وَ لَا یُقِیمُ النَّاسَ إِلَّا السَّیْفُ وَ السُّیُوفُ مَقَالِیدُ الْجَنَّةِ وَ النَّار»؛همه خوبی‌ها در شمشیر و در زیر سایه شمشیر است و مردم جز به وسیله شمشیر استوار نشوند و شمشیرها کلید بهشت و جهنم است.
این حدیث در منابع متعددی نقل شده،و از لحاظ سند هم صحیح است.اما متن و محتوای آن‌را باید با ملاحظه دیگر آموزه‌های قرآن و سنت ارزیابی کرد، و گرنه ممکن است چنین برداشت شود که در اسلام منطقی جز منطق زور حاکم نیست!
در همین راستا باید گفت؛ این حدیث به معنای آن نیست که جز با شمشیر نمی‌توان هیچ اصلاحی را انجام داد؛ زیرا این معنا، مخالف آموزه‌های قرآنی مانند «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها(و اگر آنها صلح کردند، تو نیز با آنها صلح کن).
پیامبر اسلام(ص) در مدت اقامت سیزده ساله خویش در مکه، امام علی(علیه السلام) در مدت 25 سال خانه‌نشینی خود، و تمام دیگر امامان – جز امام حسین (علیه السلام )در روز عاشورا – دست به شمشیر نبرده و با این وجود بهترین خوبی‌ها را برای امت اسلامی به ارمغان آوردند.
روایت موجود در پرسش تنها در مقام بیان فضیلت جهاد مقدس و مجاهدان در راه خدا و مقایسه آنان با فراریان از نبرد و قاعدان است در شرایطی که نیاز به جهاد بوده و زمینه آن نیز فراهم باشد. و منظور از این‌که تمام خیر در شمشیر است، این است که کفار به وسیله آن تسلیم می‌شوند و ستم‌کاران به راه راست می‌روند و امور مردم سامان می‌یابد و به وسیله آن بر دشمنان غلبه پیدا می‌شود.
درباره بخش پایانی این حدیث که «شمشیر کلید بهشت و جهنم است»، نیز توضیحاتی ارائه شده است:
1. شمشیر برای مؤمنان کلیدهای بهشت است و برای کافران و مخالفان کلیدهای جهنم.
2. زمانی که به اذن خدا باشد، کلید بهشت است؛ اما زمانی که بدون اذن خدا باشد، کلید جهنم است.
3. شمشیرها در آن صورت که براى برپاداشتن حق به کار گرفته شود، کلیدهاى بهشت است، و در صورتى که براى گسترش ستم‌گرى و باطل به کار برود، کلیدهاى دوزخ است.