نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

لبخند حلال
آخرین نظرات
  • ۲۹ شهریور ۹۷، ۲۰:۱۱ - 00:00 :.
    تسلیت

۴۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

 مواد غذایی که باعث خواب راحت‌تر می‌شوند;


«خواب بد دیده‌ای؟ لابد شام زیاد خورده بودی!» این شوخی رایجی است که معمولا دوستان موقع شنیدن خواب‌های یکدیگر به هم می‌گویند ولی این یک واقعیت است. زیاد غذا خوردن و دیر غذا خوردن، از دلایل بدخوابی شبانه است.زمان شام خوردن و مقدار و کیفیت غذا یکی از عوامل تأثیرگذار در بی‌خوابی و بدخوابی است. هرچه دیرتر شام بخوریم و فاصله شام خوردن تا خوابیدن کمتر باشد، ریتم خواب آشفته‌تر می‌شود. غذای سنگین هم خواب را دچار مشکل می‌کند. به علاوه، کسانی که شب‌ها دیر می‌خوابند و از آن طرف ظهر بیدار می‌شوند از دو جهت زیان می‌بینند، یکی از دست دادن زمان ترمیم و بازسازی و دیگری از دست دادن زمانی برای حرکت و فعالیت روزانه. پس بهتر است شام را حدود ساعت 8 شب بخورید و قبل از ساعت 11 به رخت‌خواب بروید تا خواب راحت‌تری داشته باشید.

به علاوه، از خوردن بعضی مواد غذایی قبل از خواب بپرهیزید. موادی مثل کره گیاهی یا حیوانی، روغن‌های هیدوژنه‌شده و جامد و گوشت‌های سرخ شده از جمله غذاهایی هستند که دکترها، ما را به شدت از خوردن آنها به خصوص قبل از خواب منع می‌کند. به علاوه، بهتر است از خوردن بستنی و کیک و شیرینی و تنقلات، همچنین آجیل‌های شور، کولاها، نوشیدنی‌های کافئین‌دار و مواد غذایی حاوی افزودنی‌های رنگ دهنده و طعم دهنده و نگه دارنده نه تنها در شب، بلکه در طول روز به دلیل ایجاد مشکلات گوارشی، کم‌خوابی و بدخوابی اجتناب کنید.


آرامبخش‌های 4گانه

از تمام گروه‌های غذایی به صورت متعادل و متنوعی در طول روز استفاده کنید؛ به خصوص مواد غذایی حاوی تریپتوفان مثل ماست، شیر، ماهی، موز، خرما، انجیر که اگر به عنوان عصرانه خورده شوند به آرامش اعصاب‌تان کمک بیشتری می‌کنند.

 ‌ویتامین‌های گروه B، به خصوص B3 هم با تولید سروتونین به رفع بی‌خوابی کمک می‌کنند.

 مواد غذایی حاوی اسید‌های چرب امگا3 و آهن نیز از کم‌خونی جلوگیری کرده و خواب شیرینی را به ارمغان می‌آورند. یادتان نرود که انواع ماهی و آبزیان، تخم کدو و تخم کتان، گردو از منابع مهم امگا 3 و گوشت بدون چربی، تخم‌مرغ و حبوبات از منابع آهن به حساب می‌آیند.

کاهو و سیب دارای ترکیبات آرام‌بخش هستند، از این رو بهتر است قبل از خواب یک لیوان شیر با یک عدد سیب بخورید یا اگر به شیر حساسیت دارید، آب کاهو و آب سیب را مخلوط کرده و یا سالادی از کاهو و سیب رنده شده همراه با سسی که از آب لیمو یا نارنج و یک قاشق روغن زیتون تهیه شده، میل کنید.


     


نهج البلاغه حکمت 349



داشتیم از فاو برمیگشتیم سمت خودمان که قایق خراب شد.

قایق دوم ایستاد که ماقایقمان را به آن ببندیم.

یکدفعه هواپیماهای عراقی آمدند.

همه شروع کردن به داد زدن ویامهدی ویا حسین گفتن،

چند نفر هم پریدند توی آب،یک نفر ولی میخندید.

سرش داد زدم که الان چه وقت خندیدن است؟

گفت:خب اگه قراره شهید بشم چرا با عزوجز وناراحتی ؟!

شانزده سالش بیشتر نبود...

واژه «تَسْبیح» از ریشه «سبح» در اصل به معنای «تنزیه خدا‏» و «سبحان الله گفتن» است؛اما در عرف فارسی به مهره‌هایی که برای به خاطر سپردن شماره تعداد ذکرها با نخ به هم کشیده شده نیز «تسبیح» گفته می‌شود و در زبان عربی نیز به آن «سبحه» می‌گویند.

گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر این‌که معصومان(علیهم السلام) نیز از این وسیله برای ذکر استفاده می‌کردند:

1. ابراهیم بن محمّد ثقفى می‌گوید: تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از ریسمان پشمین بود که به تعداد تکبیرها - 34 عدد- گره داشت، و حضرت با آن تکبیر و تسبیح می‌گفت. وقتى حمزه شهید شد، از خاک قبر او دانه‌هاى تسبیح ساخت. مردم نیز به تقلید او از تربت حمزه تسبیح‏ ساخته و برای شمارش اذکار خود از آن استفاده می‌کردند، اما بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام)، تربت حضرتشان، جایگزین تربت حمزه(علیه السلام) شد و فضیلت استفاده از آن نیز بیشتر است.

2. وقتی امام سجاد(علیه السلام) را پیش یزید بردند، یزید تصمیم به کشتن ایشان گرفت؛ از این‌رو، حضرتشان را در مقابل خود نگاه داشته، با او سخن می‌گفت تا کلمه‌اى از آن‌حضرت بشنود و به آن بهانه ایشان را بکشد! امام(علیه السلام) تسبیح کوچکى در دست داشت و با انگشتانش آن را می‌گردانید و در همان حال به سخنان یزید پاسخ می‌داد. یزید گفت: من با تو سخن می‌گویم و تو در پاسخ، با بی‌اعتنایى تسبیح می‌گردانى؟! آیا این رفتارت توجیه‌پذیر است؟! حضرت فرمود: «پدرم از جدّم- پیامبر(صل الله علیه وآله)-  نقل کرد که حضرتشان بعد از نماز صبح و تعقیبات آن، با کسى سخن نمی‌گفت تا این‌که تسبیح را می‌گرفت و می‌گفت: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُکَ وَ أُمَجِّدُکَ وَ أُحَمِّدُکَ وَ أُهَلِّلُکَ بِعَدَدِ مَا أُدِیرُ بِهِ سُبْحَتِی‏‏؛ خدایا! صبح کردم در حالی‌که به اندازه تعداد دانه‌هاى تسبیح خود تو را تسبیح و ستایش می‌کنم، و حمد و تهلیل(لا اله الا الله) می‌گویم». آن‌گاه دانه‌هاى تسبیح را گردش می‌داد و با مردم سخن می‌گفت بدون آن‌که ذکر گذشته را تکرار کند، و فرمود: «با این کار به شماره گردش دانه‌هاى تسبیح برای او ذکر خدا حساب می‌شود و آن سبب حفظ و حراست او است تا وقتى که به بستر خواب برود، و وقتی به بستر می‌رفت در آن هنگام نیز تسبیح را می‌گرفت و ذکر گذشته را تکرار می‌کرد و تسبیح را زیر سر خود می‌نهاد و با این کار تا صبح ذکر خدا در نامه اعمال او نوشته می‌شد. من نیز تسبیح را می‌گردانم تا اقتدا به عمل جدّم کرده باشم».

همچنین در احادیثی؛ ائمه اطهار (علیهم السلام)سفارش به داشتن تسبیح برای مؤمنان می‌کردند؛ مانند:

1. امام صادق(علیه السلام)فرمود: «هرکس تسبیحى از تربت قبر امام حسین(علیه السلام) به همراه داشته باشد، ثواب ذکر تسبیح برای او نوشته می‌شود، هر چند ذکری بر زبان نیاورد».

2. امام زمان(عج) فرموده‌اند: «تسبیحى که دانه‌هاى آن از تربت امام حسین(علیه السلام) باشد، بهترین وسیله‌ شمارش ذکرهاست؛ زیرا کسى که آن‌را در دست دارد ، حتى اگر ذکر تسبیح را فراموش کند و آن‌را در دستانش بچرخاند، ثواب تسبیح براى او نوشته می‌شود».


تقصیر ماست غیبت طولانی شما

بغض گلو گرفته پنهانی شما!

بر شوره زار معصیتم گریه میکنی

جانم فدای دیده بارانی شما!

پرونده ام برای شما درد سر شده

وضع بدم دلیل پریشانی شما!

ای وای من که قلب شما راشکسته ام

آقا چه شد تبسم رحمانی شما؟

آیا حقیقت است که اصلا شبیه نیست

رفتار مابه رسم مسلمانی شما؟؟؟

ای یوسف مدینه مراهم حلال کن

عفو وگذشت سنت کنعانی شما!


 
هر روز یکی از توصیه های زیر را انتخاب کنید و آن را به انجام برسانید:
 
از انجام دادن کاری که باید به خاطر آن عذر خواهی کرد، پرهیز کنید.
از انجام دادن کاری که در توان شما نیست، خودداری کنید.
چنانچه کاری را نمی توانید به طور کامل و مطلوب انجام دهید، از اقدام به آن به طور کلی خودداری نکنید، بلکه به مقدار قدرت و توان خود به آن اقدام کنید و به تدریج آن را به میزان مطلوب برسانید
ناراحتی و اندوه خود را اظهار نکنید.
به چیزی که موجب خواری شما می شود، علاقه نشان ندهید.
با افرادی که از لحاظ اقتصادی هم سطح شما هستند، رفاقت و مسافرت کنید.
حتی المقدور از در خواست و تقاضا از دیگران و قرض کردن خودداری کنید.
اهل قناعت باشید و از طمع و گناه پرهیز کنید.
خواسته های خود را با عزت نفس طلب کنید.
خداوند قدیر و عزیز را پشتیبان و پشتوانه خود بدانید.
یک سالنامه تهیه کنید و بر روی آن بنویسید (دفتر ثبت موفقیت های من) و هر شب اهداف و کارهایی را که در روز بعد قصد انجام دادن آنها را دارید، در آن یادداشت کنید. سپس هر شب به آن رجوع کنید و جلوی هر یک از کارهایی که به انجام رسانده اید، علامت بزنید. موفقیت های روزانه، به منزله مجموعه تجربیات مثبت، مرجعی برای اعتماد به نفس و خودباوری است.
خادم گمنام باشید. وقتی به طور گمنام به کسی کمک کنید، احساس ارزش و عزت نفس شما افزایش می یابد.
 
 

بزن قدش

روزی به رضا شاه خبر دادند که نرخ درشکه خیلی زیاد شده. رضاشاه تا این خبر را شنید لباس مبدل شخصی پوشید و رفت میدان توپخانه. و یک درشکه چی را صدا کرد و گفت چـقـدر میگیری تا شمیران بری؟

درشکه چی که نمیدانست طرفش کیست، گفت برو ما با نرخ دولتی کار نمی کنیم!

رضاشاه گفت پنج شاهی کافیه؟

درشکه چی: برو بالا

رضا: ده شاهی چی؟

راننده: برو بالا!

رضا: پانزده شاهی چی؟

راننده: برو بالا

رضا: سی شاهی چی؟

راننده بزن قـــدش!

راننده به رضاشاه نگاهی کرد و گفت شما سربازی؟

رضا: برو بالا

راننده:گروهبانی؟

رضا: برو بالا

راننده: افسری؟

رضاشاه: برو بالا

راننده: فرمانده ای؟

رضا: بروبالا

راننده: نکنه رضا شاهی؟

رضاشاه: بزن قـــدش!

حال رضاشاه قیافه رنگ پریده راننده را دید و گفت ترسیدی؟

راننده : بروبالا

رضا: لرزیدی؟

راننده: برو بالا

رضا: کپ کردی؟

راننده: برو بالا

رضاشاه: سکته کردی؟

راننده : بزن قـــدش.!

راننده از رضاشاه پریسد: آیا منو زندان میکنی؟

رضا: برو بالا

راننده: منو تبعید میکنی؟

رضا : برو بالا

راننده : منو اعدام میکنی؟

رضا : بزن قــدش!!!!!!!!