نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

لبخند حلال
آخرین نظرات
  • ۲۹ شهریور ۹۷، ۲۰:۱۱ - 00:00 :.
    تسلیت

۱۵ مطلب با موضوع «کلام مولا» ثبت شده است

حکمت 128 نهج البلاغه


(تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِی أَوَّلِهِ، وَتَلَقَّوْهُ فِی آخِرِهِ; فَإِنَّهُ یَفْعَلُ فِی الاَْبْدَانِ کَفِعْلِهِ فِی الاَْشْجَارِ، أَوَّلُهُ یُحْرِقُ، وَآخِرُهُ یُورِقُ).


امام(علیه السلام) در این کلام حکیمانه خود دستور طبى مهم و کارسازى را بیان مى کند که مراعات آن مى تواند از بسیارى از بیمارى ها پیش گیرى کند و بر نشاط و نمو جسم و روح انسان بیفزاید، مى فرماید: «از سرما در آغاز آن (در پاییز) بپرهیزید و در آخرش (نزدیک بهار) از آن استقبال کنید، زیرا در بدن ها همان مى کند که با درختان انجام مى دهد; آغازش مى سوزاند و آخرش مى رویاند و برگ مى آورد»;


حکمت 349 نهج البلاغه 


حکمت 19 نهج البلاغه


امام علی (علیه السلام) فرمود: کسى که در مسیر آرزوهایش گام بردارد در (دام) مرگ خواهد افتاد!


امام(علیه السلام) در این گفتار کوتاه و حکمت آمیز خود به مسئله طول آرزوها و سرنوشتى که دامان انسان را مى گیرد اشاره کرده مى فرماید: «کسى که در مسیر آرزوها گام بردارد در (دام) مرگ خواهد افتاد»; (مَنْ جَرَى فِی عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ).

أمل به معناى هر نوع آرزو است; خواه آرزوى معقول باشد یا نامعقول، از این رو این واژه در مورد معصومان و اشخاص برجسته نیز به کار رفته آنها را کعبه آمال مى نامند و حتى خداوند به عنوان «منتهى الأمل» شمرده شده که همان آخرین نقطه آرزو است. در مناجات مفتقرین از مناجات پانزده گانه امام سجاد(علیه السلام)مى خوانیم: «یا مُنْتَهى أَمَلِ الاْمِلینَ» و در حدیث نیز از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)نقل شده که فرمود: «الاَْمَلُ رَحْمَةٌ لاُِمَّتِی وَلَوْ لاَ الاَْمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَلاَ غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً; آرزو مایه رحمت براى امت من است و اگر آرزو نبود هیچ مادرى فرزندش را شیر نمى داد و هیچ باغبانى درختى نمى کاشت». زیرا آرزوهاست که انسان را به تلاش و کوشش براى رسیدن به اهداف برتر و بالاتر وا مى دارد.

ولى همین آرزو هرگاه به صورت نامعقول درآید و تبدیل به آرزوهاى دور و دراز و دست نیافتنى شود انسان را چنان به خود مشغول مى دارد که از همه چیز حتى خداوند و مرگ و معاد غافل مى شود و چنان سرگرم مى گردد که ناگهان مرگش فرا مى رسد در حالى که دستش از همه چیز تهى است.

تعبیر به «مَنْ جَرى...» (مطابق برخى نقل ها) «مَنْ أَرْخى عِنانَ أَمَلِهِ» (کسى که لجام آرزو را سست و رها کند.) اشاره به همین آرزوهاست و به تعبیر دیگر، آرزو تشبیه به مرکب سرکشى شده که اگر عنان و زمام او را رها کنند طغیان مى کند و انسان را در پرتگاه مى افکند.

حکمت 324 نهج البلاغه

امام علی علیه السلام فرمودند :اِتَّقُوا مَعَاصِیَ اللّهِ فِی الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ.


از عصیان خداوند در خلوتگاهها بپرهیزید، چراکه شاهد، همان حاکم و دادرس است.


امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه به نکته ای اشاره می کند که بسیاری عملاً از آن غافلند یا خود را به تغافل می زنند. می فرماید: «از عصیان خداوند در خلوتگاه ها بپرهیزید، چراکه شاهد، همان حاکم و دادرس است»؛ بسیاری از مردم به خصوص آنهایی که به پاکی و تقوا مشهورند یا موقعیت اجتماعی خاصی دارند از انجام معاصی آشکار پرهیز می کنند؛ ولی در خلوتگاه از آن ابا ندارند.


امام علیه السلام به اینگونه افراد هشدار می دهد که از عصیان خدا در خلوتگاه نیز به شدت بپرهیزید، زیرا در آنجا نیز خدا شاهد و ناظر آنهاست؛ همان خدایی که افزون بر شاهد و ناظر بودن، حاکم و قاضی نسبت به اعمال آنها نیز هست. در محاکم معمولی، شاهد و حاکم و مجری حکم، سه فرد متفاوتند؛ ممکن است حاکم در شهادت شهود تردید کند یا به دلیل شک در وثاقت آنها، یا احتمال اشتباه درباره آنها به سبب قرائنی که موجب شک و تردید می شود، شهادتشان را نپذیرد؛ ولی آنجا که شاهد و حاکم یکی است اینگونه احتمالات راه ندارد. قرآن مجید نیز در آیات فراوانی روی این مسئله تأکید کرده است

لقمان حکیم نیز به فرزندش هشدار می دهد و میگوید: « پسرم! اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی (کار نیک یا بد) باشد، و در دلِ سنگی یا در (گوشه ای از) آسمانها و زمین قرار گیرد، خدا آن را (در قیامت برای حساب) می آورد؛ خداوند دقیق و آگاه است!». این تعلیم قرآنی و الهی چنان مسلمانان را تربیت می کند که خلوت و جلوتی برای خود قائل نباشند و همه جا را یکسان بدانند و به این ترتیب از معاصی پنهانی که گاه بسیار خطرناکتر از معاصی آشکار است، بپرهیزند.

حکمت 458 نهج البلاغه


نهج البلاغه حکمت 349




حکمت 396 نهج البلاغه

روزگار را دو چهره است:روزی از تو وروزی برتو

در آن روزی که از توست سرکشی بنه 

روزی که برتوست تن به شکیبایی ده