نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

لبخند حلال
آخرین نظرات
  • ۲۹ شهریور ۹۷، ۲۰:۱۱ - 00:00 :.
    تسلیت

۶۰ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است


*جویدن آدامس هنگام خرد کردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود.


*اثر لب و زبان هر کس همانند اثر انگشت آن منحصر به فرد است.


*تنها قسمتی از بدن که خون ندارد قرنیه چشم است.


*شترمرغ در ۳ دقیقه ۹۵ لیتر آب می خورد.


* شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها است که برابر با صدای موتور جت است.


*وقتی یک نوزاد در حال گریه است با صدای ش....ش.... شما آرام می شود به این دلیل که صدای 

آبی که اطراف نوزاد در شکم مادر است را برایش تداعی می کند، در ضمن این یکی ازدلایلی است که 

 چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.


*بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است.


* آب دریا بهترین ماسک صورت است !


 *چشم انسان معادل یک دوربین 135 مگا پیکسل عمل می کند.



هـر آن که جانب اهل خدا نگــه دارد

خداش در همه حال از بلا نگه دارد

حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست

که آشنا سـخن آشنا نگه دارد


حکمت 8 نهج البلاغه


امام علی (علیه السلام) در شگفتی های آفرینش انسان فرمودند:

1- براى (آفرینش) این انسان به شگفت آئید که با پیهى (چشم) مى بیند، و با گوشتى (زبان) سخن مى گوید، و با استخوانى (گوش) مى شنود، و از شکافى (بینى) نفس میکشد.


امام  علی (علیه السلام) انسان را به ظرافت آفرینش نسبت به برخى از رازهاى حکمت خدا در باره آن توجه داده است، و هدف نهایى آن حضرت استدلال بر حکمت آفریدگار  بوده است و چهار مورد از موارد توجه و بیدارى را یادآورى کرده است که عبارتند از ابزار دیدن، سخن گفتن، شنیدن، و نفس کشیدن، و این موارد را به خصوص یادآورى کرده است، از آن رو که اینها با همه ناچیزیشان در هستى انسان با تمام بزرگى و مقام بلندى که در میان مخلوقات دارد، ضرورت دارند، و هستى انسان وابسته به آنهاست، تا این که جاى تعجب و هوشیارى نسبت به آفریدگار دانا باشد.مقصود امام (علیه السلام)همان چیزى است که به وسیله آن دیدن انجام مى گیرد، همان ماده نرمى که در اصطلاح پزشکان تخم، نامیده مى شود، و یا همان زجاجیه چشم است، زیرا چشم از هفت پرده و سه نوع ماده نرم تشکیل شده و هر کدام نام مخصوصى دارند. مقصود امام (علیه السلام) از گوشت، زبان است زیرا زبان گوشت سفید نرمى آمیخته به موى رگهاى کوچک فراوانى است که خون در آنها جریان دارد و از این رو به رنگ سرخ مى نماید و زیر زبان مویرگها و رگها و عصبهاى زیادى موجود است و در زیر دو دهانه وجود دارد که آب دهان از آنها جارى مى شود که این دو دهانه به گوشت غدّه اى نرمى مى رسد که در بن آن قرار گرفته به نام مولد لعاب و به وسیله همین دو دهانه است که زبان و پیرامون آن به طور طبیعى تر و تازه است. مقصود امام (علیه السلام) از استخوانى که به وسیله آن صداها را مى شنود، همان استخوانى است که به آن، حجرى مى گویند، استخوانى سخت که در مجراى گوش با پیچ و خمهاى زیادى قرار گرفته و همان طور ادامه مى یابد تا مى رسد به عصبى که از دماغ خارج مى شود و جایى که مرکز جریان روحى حامل قوه شنوایى است، و مقصود امام (علیه السلام)از خرم (شکاف) سوراخ بینى است.


در تمام این موارد و نظایر اینها چه در بدن انسان و چه در سایر حیوانات، عبرتى است براى کسى که در صدد عبرت گرفتن است، و کمال گواهى به وجود آفریدگار حکیم آنهاست. و هر کسى که در اجزاى بدن انسان دقت کند، دلایلى از حکمت خداوندى را مشاهده مى کند که اندیشه انسان مات و مبهوت، و عقل حیران و سرگردان مى شود.



چشم زخم در قرآن


در آیه 67 سوره یوسف به امکان و حقانیت چشم زخم اشاره می کند. در این آیه حضرت یعقوب (علیه السلام) به فرزندان خویش فرمان می‌دهد که هنگام ورود به مصر از یک دروازه شهر وارد آن نشوند و از آن جایی که فرزندان ده‌گانه ایشان افرادی زیباٰ تنومند و جوان بودند از ایشان می‌خواهد برای در امان ماندن از چشم زخم مردم مصر از دروازه‌های متعدد وارد شوند تا به چشم نیایند. 

بنابراین می توان گفت که چشم زخم امری پذیرفته شده در بینش و نگرش قرآنی است. 

در داستان سحر جادوگران مصری و مبارزه ایشان با حضرت موسی(علیه السلام) این نکته مورد تاکید قرار می‌گیرد که سحر می‌تواند در چشم و تصرف در آن باشد. از این رو نفوذ جادوی ساحران فرعونی در چشم بنی‌اسرائیل بوده که موجب وحشت ایشان می‌شود. به این معنا که شخص می‌تواند با اعمالی، در چشم شخص تصرف کند و تأثیرات آن را در جان و روحش ببیند. بنابراین با حرکت طناب‌ها و ریسمان‌ها در چشمان مردمان تصرف شده و در جان ایشان وحشت و ترس افکنده می‌شود.

کافران مکه نیز در برابر معجزات پیامبر(ص) مدعی بودند که چشمانش در برابر مشاهده گشایش درهای آسمان مسحور شدند و در حقیقت پیامبر در چشمان ایشان تصرف کرده تا نتوانند حقیقت و واقعیت را از خیال جدا کنند.


چشم زخم در روایات


حدیث مشهوری از پیامبر اسلام که می‌گوید: «چشم زخم واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار می‌دهد."



از رسول گرامى اسلام روایت شده که آن حضرت روزى از قبرستان بقیع مى‏گذشت. در آن‏جا فرمود: «به خدا قسم بیشتر اهل این قبرستان به سبب چشم‏زخم در این جا آرمیده‏ اند».


در حدیث دیگری از امیرالمومنین (علیه السلام) آمده است که پیامبر برای امام حسن(علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) رقیه گرفت و این دعا را خواند: «اعیذ کما بکلمات الله التامات وأسمائه الحسنى کلها عامة من شر السامة والهامة ومن شر کل عین لامة ومن شر حاسد إذا حسد». یعنی: «شما را می‌سپارم به تمام کلمات و اسمای حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی و هر چشم بد و حسود آن‌گاه که حسد ورزد». سپس پیامبر نگاهی به ما کرد و فرمود «حضرت ابراهیم (علیه السلام) این چنین برای اسماعیل و اسحاق (علیه السلام) تعویذ کرد».


 

وصیت نامه نوجوان شهید”بهنام محمدی راد”


بسم الله الرحمن الرحیم


من نمیدانم چه بگویم. من و دوستانم در خرمشهر می جنگیم به ما خیانت می شود. من می خواهم وصیت کنم , هر لحظه در انتظار شهادت هستم . پیام من به پدر و مادر ها این است که بچه های خود را لوس و ننر بار نیاورید از بچه ها می خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند . به خدا توکل کنند . پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورید.


قدرت اراده و میل به پیروزی ، موفقیت،‌‌‌‌ سامان دادن به زندگی و تسلط بر آن ، تنها هنگامی در شما بیدار می شود که بدانید چه می خواهید و باور داشته باشید که هیچ مشکل و مساله و مانعی نمی تواند جلو شما را بگیرد .

 آنتونی رابینز

مردی مقابل گل فروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود و هق هق گریه میکرد. مرد نزدیک رفت و از او پرسید: دختر خوب چرا گریه میکنی؟دختر در حالی که گریه میکرد، گفت: میخواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی..فقط 75 سنت دارم، درحالی که گل رز 2 دلار میشود. مرد لبخند زد و گفت: با من بیا، من برای تو یک شاخه گل رز قشنگ میخرم.


وقتی از گلفروشی خارج میشدند، مرد به دختر گفت:مادرت کجاست؟ میخواهی تو را برسانم؟دختر دست مرد را گرفت و گفت: آنجا و به طرف قبرستان اشاره کرد.


مرد او را به قبرستان برد و دختر روی یک قبر تازه نشست و گل را آنجا گذاشت.مرد دلش گرفت و طاقت نیاورد، به گل فروشی برگشت، دسته گل را گرفت و 200 مایل رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد.





مـا معتقدیم عشق سر خواهد زد/بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد

سوگند به هر چهـارده آیه ی نور / سوگند به زخمهای سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر می گردد /مهـدی به میان شیعه بـر می گردد . . .