نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

نماد مهر

ღ♥ღ از آسمان مهربان تر خدای آسمان است که آنرا گنبد هستی قرار داده است ღ♥ღ

لبخند حلال
آخرین نظرات
  • ۲۹ شهریور ۹۷، ۲۰:۱۱ - 00:00 :.
    تسلیت

۶۰ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است


سید به معنای آقا و اطاعت شده، رئیس و بزرگ آمده است. سیادت عنوانی است اعتباری، نه تکوینی و عنوانی است برای مردان و زنانی که در طول نسب خویش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ دوم رسول خدا) می‏رسند. هر کس سلسله نسب او به هاشم بن عبد مناف یا فرزندان او برسد، سید محسوب می‏شود.

اصطلاحاً به فرزندان هاشم، بنی هاشم می‏گویند. برخی از اینان به عموهای پیامبر مثل ابوطالب ، عباس و حمزه می‏رسند. بنابراین فرزندان عباس عموی پیامبر که اصطلاحاً به آنان بنی عباس می‏گویند، سید محسوب می‏شوند. فرزندان ابوطالب به نام‏های طالب و عقیل و جعفر طیار و علی(علیه السلام)و نسل آنان (تا کنون هر چه هستند) سیدند. پیامبر اسلام از جهت پسرانش (طیب و طاهر و قاسم و ابراهیم) چون در کودکی از دنیا رفتند، نسلی ندارد و فقط از طریق حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نسلش ادامه پیدا کرد که فرزندان حضرت زهرا به نام‏های حسن و حسین و زینب و ام کلثوم از طریق پدرشان علی(علیه السلام)سید بودند.
تمامی ائمه معصومین و فرزندانشان از طریق علی(علیه السلام) به هاشم می‏رسند و سید هستند.
بنابراین سیادت تنها انتساب به پیامبر نیست، بلکه از جهت انتساب به طالب و علی و عقیل و جعفر (فرزندان ابوطالب) و انتساب به عباس و حمزه (عموهای پیامبر)نیز سیادت حاصل شده و حضرت علی(علیه السلام) سید بوده است و فرزندان او نیز سید هستند.
چون نسل پیامبر بیش تر مورد توجه مسلمانان بود و نسل حضرت از دخترش فاطمه(سلام الله علیها)و علی(علیه السلام) می باشند ، بیش تر مورد توجه و احترام هستند . لذا آنان از بین بقیه ی سادات معروف تر ومشخص تر هستند.
روایات فراوان در فضیلت ذریه و خاندان پیامبر بیان شده که حکایت از ارزش و جایگاه بلند انتساب به پیامبر دارد. پیامبر اسلام(ص) فرمود: هر خویشی و سنتی در روز قیامت گسیخته می شود، جز خویشی با من، خواه نسبی باشد یا سببی .

پشت تمام آرزوهای تو

"خدا" ایستاده

کافیست به "حکمتش"

ایمان داشته باشی

تا "قسمت ات" سر راهت قرار بگیرد

"او را بخوانید تا شما را اجابت کند

ای مهربان من، رحمتت را از من دریغ مکن ...




*هنگامی که از چیزی می‏ترسی، خود را در آن بیفکن، زیرا گاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سخت تر است.
*نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای برشرافت خود گذارد.
*احمق ترین خلق کسی است که خود را عاقل‏ترین خلق بداند. 
*سه کار شرم برنمی‏دارد: خدمت به مهمان، برخاستن از جا در برابر معلم و گرفتن حق خود.   
*از نافرمانی خدا در خلوت‏ها بپرهیزید؛ زیرا همان که گواه است داوری کند.



هیچ یک از دستورات الهی و تکالیف شرعی بدون حکمت و مصلحت وضع نشده اند، گرچه ما نمی توانیم به همه این حکمت ها آگاهی پیدا کنیم زیرا تنها به اندازه اطلاعات و به میزان معلومات بشری خود در هر عصر و زمان می توانیم فلسفه و اسرار احکام الهی را دریابیم، نه همه آنها را و اصولاً با عمق و وسعت آن دستورات و محدودیت علم ما، نباید غیر از این انتظار داشته باشیم. 

ولی با توجه به اینکه خدای حکیم و عادل هیچ قانونی را بی حکمت وضع نکرده است ما یقین داریم که هیچ تکلیفی خالی از حکمت و مصلحت خاص خود نیست و خداوند متعال هرگز فرمانی را به ضرر بنده اش صادر نمی کند بلکه هر دستوری که به ما می دهد، صلاح و خیر ما در آن است.

بر همین اساس روحیه بندگی اقتضا می کند تا فرمانبرداری بی چون و چرای پروردگار خود باشیم و همه دستورات او را اطاعت کنیم .

با این حال در احادیث به حکمت نوشیدن آب به طور ایستاده در روز و به طور نشسته در شب، اشاره شده است که به برخی اشاره می شود:

الف) حضرت امام صادق (ع): «آب نوشیدن به حالت ایستاده در شب، زرد آب را در بدن ایجاد می کند.» 

ب) حضرت امام صادق (ع): «نوشیدن آب در روز به حالت ایستاده موجب فزونی عرق و بیشتر شدن نیروی بدن می گردد.»

ج) حضرت امام صادق (ع): «ایستاده آشامیدن آب در روز، غذا را گوارا می سازد و ایستاده آشامیدن آب در شب، زرد آب می آورد.»


در میخانه به روی همه باز است هنوز

سینه سوخته در سوز و گداز است هنوز

دست بردار ز سوداگری و بوالهوسی

دست عشاق سوی دوست دراز است هنوز

 امام خمینی (ره)  

                            

مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون بود: 
«حداکثر ارتفاع سه متر»
ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود، ولی چون راننده قبلاً این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود، اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند.
پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت می‌شوند. پس از بررسی اوضاع مشخص می‌شود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیده‌اند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و .... اما هیچ کدام چاره‌ساز نبود تا اینکه پسربچه‌ای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من می‌دانم!»
یکی از مسئولین اردو به پسر می‌گوید: 
«برو بالا پیش بچه‌ها و از دوستانت جدا نشو!»
پسربچه با اطمینان کامل می‌گوید: 
«به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتان باشد که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی می‌آورد.»
مرد از حاضرجوابی کودک تعجب کرد و راه حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاه معلم‌مان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درون‌مان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت می‌توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.»
مسئول اردو از او پرسید: 
«خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟»
پسربچه گفت: 
«اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیک‌های اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.»
پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد.
خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیر‌های تنگ زندگی است.
 


چشمهایت را ببند ،
در دلت با خدا سخن بگو ،
به همان زبان ساده ی خودت سخن بگو ؛
هرچه میخواهی بگو ، او میشنود …
شاید بخواهی تورا ببخشد ،
یا آرزویی داری ،
شاید دعایی برای یک عزیز و یا شکرش ،
بگو میشنود . . .
این لحظه ی زیبا را برای خودت تکرار کن ؛
پرواز دلت را حس خواهی کرد …

آنچه برای مردگان مهمترو لازم تراست و زودتر آنها را ازمشکلات برزخ نجات می دهد انجام واجبات است مانند:

1- پرداخت خمس و زکات اگر بدهکار است.

2- قضای نماز و روزه

3-پرداخت بدهکاری های مالی مردم اگر بدهکار است.

4-راضی کردن صاحبان حق ودل هایی که میت آنها را رنجانده وما اطلاع داریم.

البته وقتی شیرینی، میوه یا کیکی سر قبر می بریم و قربتا الی الله دل بچه ای را شاد می کنیم یا باعث میشویم کسانی که به زیارت اموات آمده اند با خوردن آن خوردنی خوشحال شوند و برای میت ما دعا کنند،‌ این ها نیز خیراتش به میت ما می رسد و از این امر بهره مند می گردد.


خواندن آیات قرآن برای اموات مفید است. انواع دعاها و استغفار برای آنان ثواب می‏آورد. البته وقتی میخواند و بعد هدیه به میت می کند، خواندن قرآن و دعاها برای شخص خواننده نیز بسیار مفید است و باعث هدایت و نورانیّت قلب می‏شود.


بیاد شهید قاسم میرزا باباپور

شب عملیات والفجر هشت بود. قاسم قلم به دست میگیرد و نامه اى براى دوستش مینویسد. نگاه میکنم تا ببینم او چه مینویسد. دیدم مینویسد: «در حالى این نامه را مینویسم که دل از تمامى دنیا شسته و آماده براى پیکارى که خداوند سرنوشت آن را معلوم میکند، هستم. امیدى به بازگشت ندارم. گویا کسى در گوشم چنین زمزمه مى‏کند که لحظه هاى آخر زندگانیت  فرا رسیده و خداوند خواهان آن است که با پاره تن گشتنت، تو را از پلیدیها و چرکین بودن گناه برهاند».

آرى، چه خوش در سحرگاه عملیات والفجر هشت، وقت نزدیکى انسان با معبود، به خیل شهیدان حق پیوست.