- ۰ نظر
- ۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۳:۵۹
شهید حاج حسین خرازی
تو جبهه هم دیگر را می دیدیم.وقتی برمی گشتیم شهر، کم تر.
همان جا هم دو سه روز یک بار باید می رفتم می دیدمش. نمی دیدمش، روزم شب نمی شد.
مجروح شده بود.نگرانش بودم. هم نگران هم دلتنگ.
نرفتم تا خودش پیغام داد « بگید بیاد ببینمش.دلم تنگ شده. »
خودم هم مجروح بودم. با عصا رفتم بیمارستان.
روی تخت دراز کشیده بود. آستین خالیش را نگاه می کردم.
او حرف می زد، من توی این فکر بودم « فرمانده لشکر ؟ بی دست؟ »
یک نگاه می کرد به من، یک نگاه به دستش، می خندید.......
می پرسم: درد داری ؟
می گوید : نه زیاد
- می خوای مسکن بهت بدم؟
- نه
می گم : هرطور راحتی.
لجم گرفته. با خودم می گویم این دیگه کیه ؟ دستش قطع شده، صداش در نمی آد.
مسلم است که دعای حضرت نه تنها درمورد باریدن باران مستجاب میگردید بلکه اگر ایشان برای پیروزی ونصرت خویش نیز دعا میکردند قطعا مستجاب میشد اما پیامبران وامامان معصوم علیهم السلام ملزم بودند که درتمام کارهاوزندگی روزمره خود از ابزار و اسباب عادی استفاده کنند.
امام حسین علیه السلام قدرت داشتند بوسیله اعجاز دشمنان خود را در یک لحظه به کام نیستی ببرند ونیز میتوانستند از زمین چشمه ای گوارا بجوشانندویا با اذن خدا از آسمان باران ببارانند وخود واصحابش را سیراب نماید ولی اینکار را نکردند چون بنای الهی بر این نبود که در حادثه کربلا از راه معجزه پیروز شوند.
اگر بنا باشد ائمه معصومین علیهم السلام همیشه از نیروهای غیبی استفاده کننند وبا دیگران برخورد نمایند وحوائج خود را براورده کنند دیگر این مقام باارزشی محسوب نمیشدو نمیتوانستند الگوی ما باشند. آنها با زحمت بسیار و تلاش وکار زندگی خود را فراهم میکردند وبر مشکلات چیره می شدند .زندگی ائمه معصومین علیه السلام از تمام مردم سخت تر و مشکل تر بود و رنج های بی شماری را در راه رسیدن به خدا و زندگی جاودانه تحمل کردند.
لذا بنای امام حسین علیه السلام بر این بود که در ماجرای عاشورا اسباب غیر عادی را به کار نگیرند. این کار سبب شد کسانی که قادر به استفاده از اسباب غیر عادی نیستند وظیفه ی خود را در برابر ظلم و ستم بدانند . به همین دلیل آن حضرت در ماجرای عاشورا در خواست فرشتگان و جنیان را برای یاری رد نموده و تمام کارها را به مشیت الهی واگذار کردند.
این هفته هم گذشت تو اما نیامدی
خورشید خانواده ی زهرا نیامدی
از جاده ی همیشه ی چشم انتظارها
ای آخرین مسافردنیا نیامدی
صبحی کنار جاده تو را منتظر شدیم
"آمد غروب،رفت وتوآقا نیامدی"
امروزمان که رفت چه خاکی به سر کنیم؟
آقای من ! اگر زد وفردا نیامدی
غیبت بهانه ای است که پاکیزه تر شویم
تا روبرویمان نشدی ، تا نیامدی!
ظهورگل نرگس صلوات
تاریخ شهادت امام حسین(علیه السلام)طبق ماه های شمسی، از دو راه قابل بررسی است:
1. از راه زیج،
2. با روش ریاضی و بدون مراجعه به جدول زیج; یعنی از طریق محاسبه از آغاز مبدأ سال اول هجری تا روز عاشورا. در نتیجه می توان چنین اظهار نظر کرد که روز عاشورای سال شصت و یکم هجری، برابر با روز دوشنبه بیستم مهرماه سال پنجاه و نه شمسی (20/7/59) بوده است.
1- حرمت امام حسین (علیه السلام) نزد خداوند متعال
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در مورد امام حسین (علیه السلام) میفرمود:
«سلام بر تو، سلام آگاه به حرمت و احترامت».
امام حسین (علیه السلام) هم امام است و هم معصوم و هم دارای فضایل و مناقب بیشمار، از آن جمله رسیدن به مقام شهدا و شهید شهیدان، لذا بدین جهت دارای حرمت و احترام ویژه و خاصی نزد خداوند متعال است، و بر ماست که به حرمت او معرفت پیدا کرده و آن را پاس بداریم.
2-امامان از ذریهی امام حسین (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
-«سلام بر کسی که امامان از فرزندان اوست».
مطابق روایتی که آمده از خصلتها و خصوصیات امام حسین (علیه السلام) که عوض شهادتش خداوند متعال به او عنایت کرده این که امامت از ذریهی امام حسن (علیه السلام) به ذریهی امام حسین (علیه السلام) منتقل شد و این کرامتی بس بزرگ است که منشأ آن شهادت و فداکاری آن حضرت بوده است.
3-امام حسین (علیه السلام) از اصحاب کساء
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
-«سلام بر پنجمین فرد از آل عبا».
آیهی «تطهیر» که دلالت بر طهارت و عصمت از گناه و سهو و اشتباه و نسیان دارد بر پنج تن آل عبا نازل شد که یکی از آنها حضرت امام حسین (علیه السلام) بوده است.-
4- امام حسین (علیه السلام)، سید شهدا
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«سلام بر سید شهداء».
در طول تاریخ بشریت خیلیها در راه حق و حقیقت و پیاده شدن احکام الهی و مبارزهی با مستکبران به شهادت رسیده و جان خود را فدا کردند ولی کاری که امام حسین (علیه السلام) انجام داد هرگز قابل مقایسهی با دیگران نیست، و لذا هیچ روزی به مانند روز عاشورا نبوده و نخواهد بود، و بدین جهت است که او را سید و سرور شهیدان و شهید شهدا لقب دادهاند.
5- تقرب به سوی خدا با محبت امام حسین (علیه السلام) و برائت از دشمنان او
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«سلام بر تو، سلام کسی که... خواهان نزدیکی به خدا با محبت تو، و بیزار از دشمنانت میباشد».
تقرب به سوی خدا با محبت و دشمنی است، محبت به اولیای الهی از آن جمله امام حسین (علیه السلام) و بغض و دشمنی نسبت به دشمنان اولیای الهی از آن جمله قاتلان امام حسین (علیه السلام)، و دین هم جز حبّ و بغض حقیقی و به مورد نیست، و این حبّ و بغض است که انسان را پیرو محبوب حقیقی و مخالف افراد پست میکند.
6- شفا در تربت امام حسین (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«سلام بر کسی که خداوند شفا را در تربت او قرار داد».
در روایات آمده که خداوند متعال در عوض شهادت امام حسین (علیه السلام) سه امتیاز به او داد که به دیگران نداده است؛ یکی آنکه شفا را در تربتش قرار داده، و لذا هرگاه مریضی از آن به اندازهی یک نخود به نیّت شفا بخورد به اذن خداوند متعال اگر صلاح باشد شفا پیدا میکند.
7-اجابت دعا زیر گنبد امام حسین (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«سلام بر کسی که اجابت دعا در زیر گنبد اوست».
در روایت آمده که خداوند متعال عوض شهادت امام حسین (علیه السلام) به او سه خصلت داده است؛ یکی از آنها اجابت دعا زیر قبّهی ایشان است، اگر مصلحت باشد. و ممکن است که معنای حدیث این باشد که هر دعایی هر جای عالم میشود و صلاح است که به اجابت برسد زیر قبهی امام حسین (علیه السلام) به هدف اجابت نایل میگردد.
8- سینه زنی در سوگ امام حسین (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«و به خاطر تو حور العین بر سینه زد».
یکی از انواع عزاداریها و سوگواری در مصیبت امام حسین (علیه السلام) سینه زنی یا صورت زنی است، کاری که حتی ملائکه در سوگ امام حسین (علیه السلام) انجام دادند.
9- زنا زاده بودن قاتلان امام حسین (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«سلام بر کشته شده به دست زنازادگان».
یکی از عوامل شقاوت انسانها و عاقبت به شرّی زنازادگی و زناکاری است، و لذا هنگامی که به تاریخ زندگی سرکردگان لشکر عمر بن سعد و عبیدالله بن زیاد رجوع میکنیم پی میبریم که بسیاری از آنها این کار بودهاند.
ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری
من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری
از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟
در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
شهادت حسین (علیه السلام) در تمام مجامع اسلامى و بلاد مسلمان نشین باتأثر و تأسف شدید رو به رو شد. براى مسلمانها غم انگیزتر از خبر فجیع شهادت یگانه سبط رسول خدا و یادگار آن سرور خبرى نبود. با افشاگرى هاى اسیران کربلا و رفت و آمد مطلعین، عموم مردم از سوء رفتار بنى امیه با خاندان رسول خدا آگاه شدند و موج نفرت و انزجار به زودى همه جا را فرا گرفت حتى در اندرون خانه یزید نیز صداى اعتراض بلند شد. و گروهى از کسانى که براى جنگ با آن حضرت به کربلا رفته بودند تا زنده بودند در ناراحتى وفشار و عذاب روحى بودند. اگر چه در پارهاى از نقاط دور افتاده از مرکز اسلام که تربیت آنها تحت سلطه شدید اموى بود و کنترل اخبار، آنها را از آگاهى به حقایق آنچه در عالم اسلام اتفاق میافتاد، مانع بود در ابتدا آنطور که باید شهادت آن حضرت به گوش افراد نرسید، ولى با تبلیغات و افشاگریهاى اسیران کربلا و رفت و آمد مطلعین، عموم مردم از سوء رفتار بنی امیه با خاندان پیغمبر آگاه شدند و موج نفرت و انزجار به زودى همه جا را فرا گرفت.
دوست و دشمن، عالم و جاهل، زن و مرد، از این واقعه انگشت حیرت به دندان گزیدند و از مهابت این عمل وحشیانه و گستاخى و جسارتشان نسبت به هتک حرمت خدا و رسول تعجب ها نمودند.
امّ سلمه که در بین زنان پیغمبر (ص)، بعد از خدیجه، امّ المؤمنین، نمونة برجسته یک زن مسلمان بود به روایت ابن سعد، وقتى خبر شهادت حسین (علیه السلام) به او رسید (متعجبانه) گفت:
آیا چنین کارى را کردند؟ خداوند خانه ها و قبرهایشان را از آتش پر کند، سپس آنقدر گریه کرد تا بیهوش شد.
حسن بصرى میگفت: اگر کشندگان حسین از قوم من بودند و مرا میان بهشت و جهنم مختار میساختند، آتش جهنم را بر بهشت میگزیدم براى آنکه در بهشت، چشمم بروى پیغمبر (ص) نیفتد و از آن حضرت شرمنده نشوم.
زهرى میگوید: وقتى خبر شهادت حسین (علیه السلام) به ربیع بن خثیم رسید گریه کرد و گفت:
کشتند جوانانى را که اگر رسول خدا (ص) ایشان را میدید دوست میداشت آنها را و با دست خود به آنها غذا میداد و آنها را بر زانوى خود مینشانید.
عبدالله بن زبیر گفت:
«حسین، مردن با کرامت و شرافت را بر زندگى با پستى و ذلت برگزید. خدا حسین را رحمت کند و کشنده او را خوار سازد.