بانوان برگزیده همراه امام حسین علیه السلام چه کسانی بودند؟
بانوان برگزیده همراه امام حسین علیه السلام
بانوان برگزیدهی همراه امام حسین علیه السلام، فقط یک عده اعضای خانواده و خویشان نبودند، بلکه شخصیتهایی بودند که تحقق هدف والای زنده کردن اسلام حقیقی و هدایت مردمان در طول زمان، از آنان بر میآمد؛ چنان که سرآمد مردان نیز شخصیتهای بارزی چون امام سجاد، حضرت ابوالفضل العباس، حضرت علی اکبر، قاسم بن الحسن، عبدالله الحسن و ... بودند.
*- امام حسین علیه السلام، خودشان فرزند امیرالمؤمنین و فاطمه زهراء سلام الله علیها بودند، یعنی سر سلسهی همان اهل بیتی که اجر رسالت در مودت آنها ترسیم و تبیین شده است.
*- حضرت زینب کبری علیهاالسلام نیز فرزند امیرالمؤمنین و فاطمه زهراء سلام الله علیها بودند، چنان که حضرت عباس علیه السلام و سایر برادرانی چون: عبدالله، جعفر، محمد، ابراهیم، عون، عتیق و ... نیز همه فرزندان امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام بودند.
*- حضرت ام کلثوم علیهاالسلام نیز دختر امیرالمؤمنین علیه السلام بودند.
*- حضرت زینب صغری علیهاالسلام نیز از دیگر دختران امیرالمؤمنین علیه السلام بودند.
*- بانوی بزرگ دیگر، فاطمه، دختر امام حسن مجتبی علیه السلام بودند با کنیهی (ام عبدالله و ام الحسن)، همسر امام سجاد و مادر حضرت امام باقر علیهم السلام که به همراه همسر و فرزند خردسال خود عازم شدند. بانویی که امام صادق علیه السلام در شأن ایشان فرمودند: «در میان فرزندان امام حسن (علیه السلام) زنی با فضیلت تر از او وجود نداشت ».
*- رقیه، دختری دیگر از امیرالمؤمنین علیه السلام بود. لقبش ام کلثوم صغری و مادرش ام حبیبه است که نامشان «صهبا» بود . دختر او عاتکه نیز با او بود که بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) و هنگام حمله دشمن به خیام در زیر پای اسبان به شهادت رسید.
*- رمله، همسر امام حسن مجتبی علیه السلام و مادر حضرات قاسم و عبدالله، فرزندان امام حسن (علیه السلام) بود که در کربلا حاضر شد و شاهد جانبازی و شهادت فرزندانش بود.
*- حضرات فاطمه، سکینه، رقیه و رباب نیز خانوادهی امام حسین علیه السلام بوذند که همراه پدر و همسر خود عازم شدند.
*- در واقع باید معلوم میشد که این لشکرکشی عظیم و شوق به این جنایات هولناک، فقط علیه امیرالمؤمنین و فاطمه و اولاد ایشان علیهم السلام بوده است – یعنی دشمنی با اهل بیت، به جای مودت نسبت به آنها – چنان که یزید گفت: حقی بود از پدرانم، که من از این خاندان پس گرفتم. و معلوم شد که در میان انبوه مسلمانان، فقط تعداد قلیلی به آنها مودت داشتند! پس دین لقلقهی زبان شده بود.