حکمت 8 نهج البلاغه
1- براى (آفرینش) این انسان به شگفت آئید که با پیهى (چشم) مى بیند، و با گوشتى (زبان) سخن مى گوید، و با استخوانى (گوش) مى شنود، و از شکافى (بینى) نفس میکشد.
امام علی (علیه السلام) انسان را به ظرافت آفرینش نسبت به برخى از رازهاى حکمت خدا در باره آن توجه داده است، و هدف نهایى آن حضرت استدلال بر حکمت آفریدگار بوده است و چهار مورد از موارد توجه و بیدارى را یادآورى کرده است که عبارتند از ابزار دیدن، سخن گفتن، شنیدن، و نفس کشیدن، و این موارد را به خصوص یادآورى کرده است، از آن رو که اینها با همه ناچیزیشان در هستى انسان با تمام بزرگى و مقام بلندى که در میان مخلوقات دارد، ضرورت دارند، و هستى انسان وابسته به آنهاست، تا این که جاى تعجب و هوشیارى نسبت به آفریدگار دانا باشد.مقصود امام (علیه السلام)همان چیزى است که به وسیله آن دیدن انجام مى گیرد، همان ماده نرمى که در اصطلاح پزشکان تخم، نامیده مى شود، و یا همان زجاجیه چشم است، زیرا چشم از هفت پرده و سه نوع ماده نرم تشکیل شده و هر کدام نام مخصوصى دارند. مقصود امام (علیه السلام) از گوشت، زبان است زیرا زبان گوشت سفید نرمى آمیخته به موى رگهاى کوچک فراوانى است که خون در آنها جریان دارد و از این رو به رنگ سرخ مى نماید و زیر زبان مویرگها و رگها و عصبهاى زیادى موجود است و در زیر دو دهانه وجود دارد که آب دهان از آنها جارى مى شود که این دو دهانه به گوشت غدّه اى نرمى مى رسد که در بن آن قرار گرفته به نام مولد لعاب و به وسیله همین دو دهانه است که زبان و پیرامون آن به طور طبیعى تر و تازه است. مقصود امام (علیه السلام) از استخوانى که به وسیله آن صداها را مى شنود، همان استخوانى است که به آن، حجرى مى گویند، استخوانى سخت که در مجراى گوش با پیچ و خمهاى زیادى قرار گرفته و همان طور ادامه مى یابد تا مى رسد به عصبى که از دماغ خارج مى شود و جایى که مرکز جریان روحى حامل قوه شنوایى است، و مقصود امام (علیه السلام)از خرم (شکاف) سوراخ بینى است.
در تمام این موارد و نظایر اینها چه در بدن انسان و چه در سایر حیوانات، عبرتى است براى کسى که در صدد عبرت گرفتن است، و کمال گواهى به وجود آفریدگار حکیم آنهاست. و هر کسى که در اجزاى بدن انسان دقت کند، دلایلى از حکمت خداوندى را مشاهده مى کند که اندیشه انسان مات و مبهوت، و عقل حیران و سرگردان مى شود.
- ۰ نظر
- ۱۵ تیر ۹۷ ، ۱۰:۱۲